توبه یعنى پشیمانى، ما هم پشیمان هستیم.
یک بخش دیگر توبه ، استغفار با زبان است ؛ خدایا! اشتباه کردم « أستغفرُ اللهَ ربى و أتوب الیه » با زبان، حالا همین که قلبمان پشیمان است، بس نیست؟ نه، چون خدا گفته است که غیر از پشیمانى قلب، دوست دارم صداى التماس گنهکار را بشنوم. صدایت مهم است؛
« ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَکُمْ »(1) من را صدا بزن، من با صدا زدن تو جواب تو را مىدهم.
بیایى پشت در بایستى و زنگ نزنى که کسى در را باز نمىکند. تشنهاى، اما اگر نگویى آب مىخواهم، آب نمىآورند، گرسنه اگر نگوید نان، کسى به او نان نمىدهد.
ترک گناه با اعضا و جوارح
سومین مرحله توبه: « ترکٌ بالجوارح » هر عضوى از اعضا دچار هر گناهى است، امشب از چاه گناه بیرون بیاور، بگو: من از تاریکى مىخواهم بروم، خسته شدم.(2)
عزم برنگشتن به گناه
چهارمین بخش آن هم این است که به خدا بگویى: از امشب تا سال دیگر، دیگر من به گناه برنمىگردم « إضمار أن لایعود ».(3)
توبه نصوح توبهاى است که در آن رجوع به گناه نباشد. و توبهکننده از گناه مانند کسى است که گناه نکرده باشد. و آن کس که اصرار بر گناه دارد و استغفار مىکند خود را استهزاء و مسخره مىکند.
و با این حالت شیطان او را مسخره مىکند. و به تحقیق شخص وقتى بگوید: اى خدا من از تو طلب آمرزش مىکنم و بازگشت به سوى تو مىنمایم پس به گناه عود کند و برگردد و باز چنین بگوید تا چهار مرتبه، در مرتبه چهارم از دروغگویان نوشته شود.
داستانى درباره گرگ گرسنه
نظر بدهید |
اربعین که میآید، باید از زینب گفت؛ از حاصل زخمها و نمازهای نشستهای که هنوز او را به یاد دارند.
اربعین میآید؛ اما تلاوت زیبایی را تنها در چشمان زینب علیهاالسلام باید جست. اربعین میشکفد و نام زینب گل میکند. زینب از آن چه یزیدیان شرمزده هراس داشتند هم بالاتر بود. زینب علیهاالسلام ، با خطبهای از غربت در میان هلهله زنان شام، گل گریه کاشت.
اربعین است و کاروان تأثیرگذار عشق آمده است. فرزند مکه و منا ـ زینالعباد ـ آمده است؛ پیک انقلابگر، برای شامیانی آمده است که دلهاشان از بنای مسجد دمشق هم سختتر بود.
اربعین آمده است؛ همراه سپاه پیروز افتخار و وارثان خون و روشنی.
چهل روز پیش ...
چهل روز از اشکهای کربلا میگذرد؛ قطراتی که حاوی پیام فتحاند و دلاورمردی. امروز «جابر» و «عطیه» خود را به مدفن حنجره آزادگی رساندهاند.
در چهلمین روز، تنها چیزی که برای همه تداعی میشود، حدیث خون و پیروزی است.
پس از حماسه «دشمن دروکن» ملت عاشورایی ایران در 9 دی ماه سال 1388 و سرشکستگی مزدورانی که دشمنان قسم خورده ی ایران را 8 ماه تمام به پایان کارِ نظام اسلامی امیدوار کرده بودند، چنان یاس و پوچی اسفناکی بر اردوگاه مزدوران سایه افکند...
به گزارش مشرق ، پس از حماسه «دشمن دروکن» ملت عاشورایی ایران در 9 دی ماه سال 1388 و سرشکستگی مزدورانی که دشمنان قسم خورده ی ایران را 8 ماه تمام به پایان کارِ نظام اسلامی امیدوار کرده بودند، چنان یاس و پوچی اسفناکی بر اردوگاه مزدوران سایه افکند که به هذیان گویی افتادند و انتساب این حماسه ی شگرف به پخش کردن ساندیس رایگان در میان شرکت کنندگان تظاهرات تاریخی 9 دی ، یکی از همین هذیان های حیرت انگیز بود که تبدیل به نماد رسوایی دشمن گردید .
بهلول هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می آمد. در ساحل می نشست و به آب نگاه می کرد. پاکی و طراوت آب، غصه هایش را می شست. اگر بیکار بود همانجا می نشست و مثل بچه ها گل بازی می کرد.
آن روز هم داشت با گل های کنار رودخانه، خانه می ساخت. جلوی خانه باغچه ایی درست کرد و توی باغچه چند ساقه علف و گل صحرایی گذاشت.
ناگهان صدای پایی شنید برگشت و نگاه کرد. زبیده خاتون (همسر خلیفه) با یکی از خدمتکارانش به طرف او آمد. به کارش ادامه داد. همسر خلیفه بالای سرش ایستاد و گفت:
- بهلول، چه می سازی؟
بهلول با لحنی جدی گفت:
- بهشت می سازم.
همسر هارون که می دانست بهلول شوخی می کند، گفت:
- آن را می فروشی؟!
سه سالگی اش بر مدار عاشورا میچرخد.
اتفاقی که طنین خندههای کودکانهاش را به غارت میبرد
در عطش میماند و میگدازد.
فرات از چشمانش مهاجرت میکند.
بیپناهیاش، در تمام بیابانها تکثیر میشود
این سه سالگی اوست که در ویرانهای کنار کاخ سبز، به اهتزاز درآمده و مکر خاندان ابوسفیان را به زانو درآورده است.
نهم دی ماه یک هزار و سی صد و هشتاد و هشت، جشن بلوغ فکری و شخصیتی نظام اسلامی بود.
که دیده است که جوجه کبوتری توفانزده را تیر و کمان حواله کنند؟
آه، رقیه! بالهای سوخته را طاقت سنگ نیست.
لبهای تشنهات را خاک پاشیدند و چشمان به اشک نشستهات را آشنای تازیانهها کردند.
خدایا! حجم این همه تاریکی را کدام خورشید، روشن میتواند کرد؟
فریاد جگرخراشت را در خشت خشت خرابههای شام مویه میکنم و وسعت رنجت را با کوهها در میان میگذارم. غبار اندوهت را هیچ بارانی نمیتوانده شست.
کدام اندیشه پلید...؟
کدام دست، گوشهگیر این خرابهات کرد و شناسنامه مصیبت در دستانت گذاشت؟
کدام اندیشه پلید، چشمهای کوچکت را گریهخیز ماتمها کرد؟
به کدام جرم، گامهای کودکیات را اینچنین آواره صحراها کردند؟
این وقاحت ظالم، از روزنه کدام غار بیرون ریخت که شبهایت را بیستاره کرد و شانههایت را بیتکیهگاه؟
دیوارهای ستمگر تاریخ، چشمهایت را تحمل نتوانستند و نفسهای معصومت را به چوبها سپردند.
زمین، همیشه اینگونه پنجرهها را به باد داده است.
اندوهت را میگذاری و میروی
ثانیههای محنتبارت، صفحات خیالم را میسوزاند.
بر کتیبههای سوخته مینویسمت و وجدانهای بیدار جهان را به قضاوت میطلبم.
نالههای کودکیات، خاطر بادها را پریشان کرده است.
قناریان تنها، تاریک خرابه را به یاد میآورند و میگریند.
پنجرهها، کابوسهای سیاهت را تب میکنند.
خارها، پاهای برهنهات را جگرریش میکنند.
میروی و کوچکی دنیا را به طالبانش وامیگذاری. اندوهت را بر صورت خرابه میپاشی و میگذری تا به لبخندی ابدی بپیوندی.
وقتی عاشورا به کمک ملت آمد
حضور عظیم و خروشان مردمی در 9 دی 88 ، تجلّی بارزی از هویت و ماهیت انقلاب یعنی روح دیانت حاکم بر دلهای مردم بود.
نهم دی 88، حادثه کوچکی نیست بلکه آن حرکت عظیم و ماندگار مردمی، شبیه حرکت بزرگ ملت در روزهای اول انقلاب است و باید تلاش شود در سالگرد این حماسه، حرف اصلی ملت ایران، یعنی حرکت در سایه دین و تحقق وعدههای الهی تبیین شود.
هنر اصلی امام خمینی(ره)، وارد کردن مردم به صحنه بود و در هرجایی که مردم با شجاعت، بصیرت و عمل متناسب با ایمان خود، وارد میدان شدند تمام مشکلات، و بزرگترین موانع در مقابل اراده مردم از بین میرود.
در هر نقطهی از جهان چنانچه مردم با هدف و شعار مشخص و ایمان و عمل متناسب، به عرصه بیایند هیچ عاملی قادر به مقاومت نیست و این یک نسخه کلی برای تمام ملتهاست، که امام خمینی(ره) به آن عمل کرد و ملت ایران هم با اعتماد به امام راحل عظیمالشان، آن را بصورت عملی اثبات کرد.
آن معجزهگری که همه مردم را بسیج کرده، به صحنه میآورد و با وجود همه سختیها آنان را در صحنه نگه میدارد، ایمان قلبی و دینی است چرا که بر اساس ایمان دینی، شما در هر شرایطی پیروز خواهید بود و شکست معنایی ندارد.
(با اشاره به 9 دی)، در این روز، مردم براساس وظیفه دینی خود به میدان آمدند تا نشان دهند بر خلاف تبلیغات فتنهگران، مردم ایران ضمن پایبندی به نظام جمهوری اسلامی از عزم و اراده دینی استوار برخوردارند.
این فتنه، صرفا منحصر به حضور عدهای افراد در خیابانها نبود، بلکه ناشی از یک بیماری بود که با اقدامات سیاسی و امنیتی قابل دفع شدن نبود، و به یک حضور عظیم مردمی نیاز داشت، که چنین هم شد.
همانگونه که در ابتدای انقلاب، محرم به کمک این مردم آمد و امام خمینی(ره) فرمود خون بر شمشیر پیروز است، در قضایای 9 دی هم، عاشورا به کمک ملت آمد و حماسه بزرگ و ماندگاری را خلق کرد.
اولاً در بزرگداشت نهم دی جنبههای شعاری غلبه پیدا نکند و ثانیاً به عمق شعارها که حرف اصلی ملت ایران بود، توجه شود.
_ بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای ستاد بزرگداشت 9 دی، 21/9/1390